گزارش از کمپ پناهجویی مالاکاسا
چند روز پیش دوباره از منطقهی مالاکاسا دیدار کردیم تا بتوانیم با مهاجرانی که در دو کمپ این منطقه ساکن
هستند ارتباط برقرار کنیم. شرایط فلاکتبار زندگی و جو خفقانآوری که به بهانهی کرونا حاکم است، و نیاز شدیدشان به صحبت کردن و در میان گذاشتن مشکلات و نگرانیهایشان با ما، از همان لحظهی اول نظرمان را به خود جلب کرد. آنها همچنین به راهکارهایی برای مقاومت در برابر این فشارها فکر میکردند. مشخصاً بعضی از مشکلات عمدهای که ساکنان کمپ بزرگتر به آنها اشاره کردند عبارتند از:
– خیلی از پناهجویان، که تعداد زیادیشان خانواده هم هستند، در چادر اسکان داده شدهاند. خیلی از آنها عملاً هیچ فاصلهای بینشان نیست و امکانی هم برای رعایت فاصلهی ایمن را ندارند.
– شرایط بهداشتی بهطرز واضحی وحشتناک است. هرگونه درخواستی برای مهیا کردن شرایط ایمنی علیه کرونا بینتیجه است. اخیراً یک نفر یهخاطر ویروس کرونا جان خود را از دست داد. یکی از شواهد وضعیت اسفبار بهداشتی وجود موشهای بسیار در محل زندگی مردم است.
– از مدتها پیش هیچ امکان واقعی برای معاینه توسط پزشک وجود ندارد و این باعث شده تا مشکلات جسمی مردم روی هم انباشته و روزبهروز وخیمتر شوند.
– هوا هر روز سردتر میشود و تحمل سرما هر روز سختتر، خصوصاً شبها و برای کسانی که در چادرها میخوابند و یا کسانی که پتو دریافت نکردهاند.
– کمبود اساسی اجناس ضروری مانند شیرخشک، لباس و کفش و اسباببازی برای بچهها در کمپ محسوس است.
– هیچ شکلی از آموزش برای بچهها وجود ندارد و اکثر آنها حتی از آموزش راه دور هم محروم هستند چرا که وضعیت اینترنت در کمپ مناسب نیست.
– دستگاه ای تی ام در کمپ وجود ندارد و بهاین ترتیب مردم نمیتوانند پول نقد دریافت کرده و نیازهایشان را برطرف کنند. نیازهایی که بههیچوجه از طرف مسئولین کمپ هم برطرف نمیشوند.
– شبها جو ترس و وحشت مخصوصاً در بین زنان و بچهها حاکم است.
– پروسهی پناهجویی و بقیهی کارهای اداری بهشدت دشوار وغیرعادلانه است و هیچ نهادی هم مردم را حمایت نمیکند.
اگر همهی اینها بهنظر وحشتناک و غیرانسانی میرسد، وضعیت در کمپ دوم از این هم بدتر است. نه تنها دسترسی به کمپ بلکه حتی عکس گرفتن از بیرون آن هم ممنوع است. این خودش نشانهای از شرایط اسفبار درون کمپ است. کمپی که با همهی افرادی که در آن ساکن هستند باید از چشم دیگران به هر شکل ممکن پنهان بماند.
این واقعیتی است که دولت یونان، اتحادیه اروپا و سرمایهداری داخلی و خارجی دست در دست سازمانهای «بشردوستانه» و انجیاو ها بهعنوان مشکل پناهجویان درست کردهاند و بهوسیلهی آن مردم را عذاب میدهند.
از طرف دیگر با وجود همهی مشکلات فراگیر، ما احساسی و از امید چشمانداز روشن برای آیندهی نزدیک را تجربه کردیم.
تشکر مهاجران برای اجناس ضروری که بهشان داده شد، اشتیاقشان برای در تماس بودن و ارتباط برقرار کردن با محلیها و مهاجران همبسته، نگاههایی حاکی از اعتماد که بینمان رد و بدل شد، بحث و تبادل نظر در مورد اینکه چهطور می توانیم خواستههایشان را پیگیری کنیم، تغییر احساساتشان از ناامیدی و تسلیم به خشم و خواست تغییر عاجل، حتی اینکه ما را به چای و قهوه دعوت کردند، همهی اینها لحظاتی است که ما فردا در کنار هم خواهیم زیست، همانطور که باید خودمان را برای مبارزه
برای رسیدن به فردایی بهتر که در آن جامعهای آزاد و عادلانه برای همه داشته باشیم آماده کنیم.